شاعر : مهدی شریف زاده نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل
خوش به حال هرکسی عبد و گدای فاطمهاستهرکه در پشت سرش دست دعای فاطمهاست خوش به حال قامتی که درعزایش خم شدهخوش به حال چشمهای که برای فاطمهاست
خشک سالیهایمان هرجا گلستان میشودعلت سرسبزیاش آب و هوای فاطمهاست امنتر از روضه و هیأت ندیدم هیچجا ازبلا دوراست اینجا چون کسای فاطمهاست نسخۀ هر درد بیدرمان به دستان علیست چون طبیب حاذق دارالشفای فاطمهاست نیست حج مرتضی غیر ازطواف فاطمهدیدن و طوف علی حج منای فاطمهاست بـاز کـن دررا دوبـاره فـاطـمـیـه آمـده میرسد از کوچهها سوز صدای فاطمهاست غربت و تنهایی و نهسنگ قبری نه حرم ارثهای مادری مجـتـبای فاطـمهاست
دیـدن هر روز قاتل در میان کـوچـهها بدترین لحـظههایبچههایفاطـمهاست ظاهرش این است جان داده حسین در قتلگاه باطنا او کشتۀ کرب وبلای فاطمهاست